سفارش تبلیغ
صبا ویژن



راهی دیار یار - من از آن روز که در بند توام،آزادم






درباره نویسنده
راهی دیار یار - من از آن روز که در بند توام،آزادم
م.رهــــــــــــا
ای که در این کوی قدم میزنی،روی توجه به حرم می نهی/ پای ز اول به سر خویش نه،‏خویش رها کن قدمی پیش نه... و حرم یعنی همین جا. ایمانگاه هر فراری، که هر کس و هر چیزی در آن امان امن الهیست. اینجا، ‏گریزگاه تمام ناگزیران است. هیچ کس را جواز تعقیب نیست. «و من دخله کان امنا»... اینجا حریم یارست و شیاطین اجازه ی ورود ندارند، ‏که در تراکم نزول فرشتگان جایی برای آنها نیست. هر چه هست خداست و هر که هست خدایی است. تو نیز، ‏اینجا در امانی، ‏از شیطان نفس و عفریت هوی و هوس. امان از «خود» در پناه «خدا». و اینک تویی!‏تثلیث «سکوت،‏اندیشه و عشق»، ‏سکوت در تحیر این جستجوی بی پایان و این یافتن بی سرانجام،‏ سکوت، ‏در ناخودآگاهی از خویش و اضطراب این لحظه های ناب انتظار. انتظار وصال و رسیدن،‏ اتصال به بینهایت بودن...... ««و کاش می شد هرگز خارج نشد از این احرام، که سراسر زندگی حرم امن الهی است.»»
تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
قرعه کشی
دل را مجال نیست که از ذوق دم زند
راهی دیار یار
دل ز ما گوشه گرفت،ابروی دلدار کجاست؟
مفلسانیم و هوای دل و دلبر داریم
باد بهار مژده دیدار یار داد


موسیقی وبلاگ


عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
راهی دیار یار - من از آن روز که در بند توام،آزادم

آمار بازدید
بازدید کل :83896
بازدید امروز : 9
 RSS 

   

مسجد شجره 
و تو چه می دانی میقات چیست ؟!

شبلی از سفر حج باز گشت.خدمت امام صادق علیه السلام رسید. امام از او پرسید: شبلی حج به جای آوردی ؟!
گفت :بله یابن رسول الله
امام فرمودند: وارد میقات شدی؟!
-بله یابن رسول الله
لباس های دوخته شده ات را از تن در آوردی؟!
-بله یابن رسول الله
غسل احرام کردی؟!

-بله یابن رسول الله

امام لحظه ای مکث کردند و سپس پرسیدند:‏شبلی وقتی وارد میقات شدی این نیت را کردی که این لباسهایی که کندی لباس های معصیت بوده و لباسهایی که می پوشی لباسهای اطاعت است؟!
گفت : نه!
امام باز فرمودند : موقعی که لباسهای دوخته شده را از تن در آوردی،‏نیت کردی که در آوردن لباسها یعنی دوری از دو روریی و نفاق و ریا و کندن لباسهای دخول در شبهات ...؟!
گفت : نه!
شبلی وقتی غسل احرام می کردی نیت کردی همان طور که آب سر و تنت را می شوید، تو، خود را از خطا و گناه شستی؟!

گفت : نه!
امام (ع) فرمودند :
پس میقات نرفتی، لباس دوخته را از تن در نیاوردی، غسل هم نکردی ...

پ.ن. کم کم می خواهم خودم رو آماده کنم. چیزهایی رو که می خونم،‏می شنوم رو اینجا می نویسم ... شما هم اگه لازم بود نکته ای اضافه کنید. بحث بالا سخنرانی در مورد حج بود، البته قسمت اول و در مورد میقات...


نویسنده » م.رهــــــــــــا » ساعت 3:0 عصر روز یکشنبه 86 خرداد 13

مامان همین الان زنگ زد ... رو به روی حرم ... صدای دعای کمیل ... گوشی رو گرفت طرف حرم ... از جانب همه تون سلام دادم به آقا...
السلام علیک یا غریب الغربا
السلام علیک یا معین الضعفاء
...

باشد که جواب آقا را بشنویم ...

پ.ن. رفتم واکسن مننژیت زدم!

دعام کنید



نویسنده » م.رهــــــــــــا » ساعت 9:0 عصر روز پنج شنبه 86 خرداد 10

<      1   2   3