زیبا سلام
زیبا هوای حوصله ابری ست
چشمی از عشق ببخشایم
تا رود آفتاب بشوید دلتنگی مرا
زیبا هنوز عشق
در حول و حوش چشم تو می چرخد
از من مگیر چشم
دست مرا بگیر و کوچه های محبت را با من بگرد
یادم بده چگونه بخوانم
تا عشق در تمامی دلها معنا شود
یادم بده چگونه نگاهت کنم
که تردی بالهایت در تند باد عشق نلرزد
زیبا زیبا ، آنگونه عاشقم که حرمت مجنون را احساس می کنم
آنگونه عاشقم که نیستان را یکجا هوای زمزمه دارم
آنگونه عاشقم که هر نفسم شعر است
زیبا چشم تو شعر ، چشم تو شاعر است
من دزد شعرهای چشم تو هستم
زیبا زیبا ، کنار حوصله ام بنشین
بنشین مرا به شط غزل بنشان
بنشان مرا به منظره عشق
بنشان مرا به منظره باران
بنشان مرا به منظره رویش
من سبز می شوم!
زیبا زیبا ، ستاره های کلامت را
در لحظه های ساکت عاشق
بر من ببار
بر من ببار تا که برویم بهار وار
چشم از تو بود و عشق من بر حول این مدار
زیبا تمام حرف دلم اینست
من عشق را به نام تو آغاز کرده ام
در هر کجای عشق که هستی
آغاز کن مرا
....
پ.ن. حال ِاین روزهای من است بی تو ...
پ.ن. دلم برای دیدن اون مکعب سیاه یه ذره شده ...
نویسنده » م.رهــــــــــــا » ساعت 10:0 عصر روز یکشنبه 87 اردیبهشت 15