قبولــــــــــــــــــــــــــه
من برای نزدیک شدن به تو
فقط معجزه دیدم و بس!
به بزرگواریت قسم
به صفای شبهای جمعهت که انگاری همه عالم
برای ازدست ندادنش میجنگند الا من، قسم
مطمئنم اگه 2 سال پیش همین موقع ها
دستم رو نگرفته بودی
معلوم نبود توی چه گردابی غرق شده بودم
اما حالا که دستم رو گرفتی
حالا که من میدونم تو هستی
بهم این جرات رو بده
که بتونم توی انتخابهام تو رو صدر قرار بدم
نه با فرار از بقیه
دوست دارم بتونم ازت دفاع کنم
از تو نه!
از عقایدم که ذره ذره بهم آموختی
اعتراف میکنم
هنوز خیلی مونده تا به اینجا برسم که
برای رسیدن به تو
میشه هر چیزی رو تحمل کرد
هم خودت میدونی چیه هم من!
میشه خودت یه جوری راهش رو بذاری جلوی پام
من دوست ندارم برم
ایندفعه فقط به خاطر تو
منتظر معجزهام!
نویسنده » م.رهــــــــــــا » ساعت 9:29 عصر روز پنج شنبه 87 خرداد 23