سفارش تبلیغ
صبا ویژن



ماه مبارکی دیگر و باز خوان گسترده لطف تو ... - من از آن روز که در بند توام،آزادم






درباره نویسنده
ماه مبارکی دیگر و باز خوان گسترده لطف تو ... - من از آن روز که در بند توام،آزادم
م.رهــــــــــــا
ای که در این کوی قدم میزنی،روی توجه به حرم می نهی/ پای ز اول به سر خویش نه،‏خویش رها کن قدمی پیش نه... و حرم یعنی همین جا. ایمانگاه هر فراری، که هر کس و هر چیزی در آن امان امن الهیست. اینجا، ‏گریزگاه تمام ناگزیران است. هیچ کس را جواز تعقیب نیست. «و من دخله کان امنا»... اینجا حریم یارست و شیاطین اجازه ی ورود ندارند، ‏که در تراکم نزول فرشتگان جایی برای آنها نیست. هر چه هست خداست و هر که هست خدایی است. تو نیز، ‏اینجا در امانی، ‏از شیطان نفس و عفریت هوی و هوس. امان از «خود» در پناه «خدا». و اینک تویی!‏تثلیث «سکوت،‏اندیشه و عشق»، ‏سکوت در تحیر این جستجوی بی پایان و این یافتن بی سرانجام،‏ سکوت، ‏در ناخودآگاهی از خویش و اضطراب این لحظه های ناب انتظار. انتظار وصال و رسیدن،‏ اتصال به بینهایت بودن...... ««و کاش می شد هرگز خارج نشد از این احرام، که سراسر زندگی حرم امن الهی است.»»
تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
قرعه کشی
دل را مجال نیست که از ذوق دم زند
راهی دیار یار
دل ز ما گوشه گرفت،ابروی دلدار کجاست؟
مفلسانیم و هوای دل و دلبر داریم
باد بهار مژده دیدار یار داد


موسیقی وبلاگ


عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
ماه مبارکی دیگر و باز خوان گسترده لطف تو ... - من از آن روز که در بند توام،آزادم

آمار بازدید
بازدید کل :84636
بازدید امروز : 73
 RSS 

   

صدای مناجات سحر میاد
از اتاق بیرون میام و با تمام وجود
حس میکنم بوی لطیف ماه مبارک را
و صدایی که در گوشم زمزمه میکند
لبیک اللهم لبیک ....
خدا این منم،در مقابل تو ....
ممنونم که یک بار دیگر به این مهمانی عاشقانه دعوتم کردی
تو خوب بلدی رسم مهمان نوازی را، اما من بعد از این همه سال هنوز بندگی را یاد نگرفتم
ممنونم که هنوز یادت نرفته اینجا،کسی،عاشقانه
محتاج لظف توست
...
یا رب نظر تو برنگردد
 


نویسنده » م.رهــــــــــــا » ساعت 12:17 عصر روز شنبه 87 شهریور 9