سفارش تبلیغ
صبا ویژن



من از درمان و درد و وصل و هجران .... - من از آن روز که در بند توام،آزادم






درباره نویسنده
من از درمان و درد و وصل و هجران .... - من از آن روز که در بند توام،آزادم
م.رهــــــــــــا
ای که در این کوی قدم میزنی،روی توجه به حرم می نهی/ پای ز اول به سر خویش نه،‏خویش رها کن قدمی پیش نه... و حرم یعنی همین جا. ایمانگاه هر فراری، که هر کس و هر چیزی در آن امان امن الهیست. اینجا، ‏گریزگاه تمام ناگزیران است. هیچ کس را جواز تعقیب نیست. «و من دخله کان امنا»... اینجا حریم یارست و شیاطین اجازه ی ورود ندارند، ‏که در تراکم نزول فرشتگان جایی برای آنها نیست. هر چه هست خداست و هر که هست خدایی است. تو نیز، ‏اینجا در امانی، ‏از شیطان نفس و عفریت هوی و هوس. امان از «خود» در پناه «خدا». و اینک تویی!‏تثلیث «سکوت،‏اندیشه و عشق»، ‏سکوت در تحیر این جستجوی بی پایان و این یافتن بی سرانجام،‏ سکوت، ‏در ناخودآگاهی از خویش و اضطراب این لحظه های ناب انتظار. انتظار وصال و رسیدن،‏ اتصال به بینهایت بودن...... ««و کاش می شد هرگز خارج نشد از این احرام، که سراسر زندگی حرم امن الهی است.»»
تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
قرعه کشی
دل را مجال نیست که از ذوق دم زند
راهی دیار یار
دل ز ما گوشه گرفت،ابروی دلدار کجاست؟
مفلسانیم و هوای دل و دلبر داریم
باد بهار مژده دیدار یار داد


موسیقی وبلاگ


عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
من از درمان و درد و وصل و هجران .... - من از آن روز که در بند توام،آزادم

آمار بازدید
بازدید کل :84802
بازدید امروز : 28
 RSS 

   

"زیبا!
هوای حوصله ام ابری است ...."
باران هم که می بارد
سیراب نمیکند این دل تفدیده ی دلتنگ را
این روزها
همانند آن کودکی هستم
که وقتی دوستانش او را به سخره میگیرند
با گریه
به دامان مادر چنگ میزند
همین که احساس کرد در سایه سار مهربانی اوست
آرامش میگیرد
بصیرت میخواهم
برای دیدن این زیبایی ها
و فراموشی چیزهایی که بین من و تو فاصله می اندازد ...

پ.ن. 3 سال پیش نیمه ی دوم ماه مبارک را از دست دادم، 2 سال پیش نیمه ی اول را در بیمارستان گذراندم .... امسال را نه!
شاید هم یک نوع پاک شدن از گناه باشد، اگه تو این طوری دوست داری،قبوله ...


نویسنده » م.رهــــــــــــا » ساعت 11:25 صبح روز یکشنبه 87 شهریور 24