سفارش تبلیغ
صبا ویژن



جایی برای از تو نوشتن ... - من از آن روز که در بند توام،آزادم






درباره نویسنده
جایی برای از تو نوشتن ... - من از آن روز که در بند توام،آزادم
م.رهــــــــــــا
ای که در این کوی قدم میزنی،روی توجه به حرم می نهی/ پای ز اول به سر خویش نه،‏خویش رها کن قدمی پیش نه... و حرم یعنی همین جا. ایمانگاه هر فراری، که هر کس و هر چیزی در آن امان امن الهیست. اینجا، ‏گریزگاه تمام ناگزیران است. هیچ کس را جواز تعقیب نیست. «و من دخله کان امنا»... اینجا حریم یارست و شیاطین اجازه ی ورود ندارند، ‏که در تراکم نزول فرشتگان جایی برای آنها نیست. هر چه هست خداست و هر که هست خدایی است. تو نیز، ‏اینجا در امانی، ‏از شیطان نفس و عفریت هوی و هوس. امان از «خود» در پناه «خدا». و اینک تویی!‏تثلیث «سکوت،‏اندیشه و عشق»، ‏سکوت در تحیر این جستجوی بی پایان و این یافتن بی سرانجام،‏ سکوت، ‏در ناخودآگاهی از خویش و اضطراب این لحظه های ناب انتظار. انتظار وصال و رسیدن،‏ اتصال به بینهایت بودن...... ««و کاش می شد هرگز خارج نشد از این احرام، که سراسر زندگی حرم امن الهی است.»»
تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
قرعه کشی
دل را مجال نیست که از ذوق دم زند
راهی دیار یار
دل ز ما گوشه گرفت،ابروی دلدار کجاست؟
مفلسانیم و هوای دل و دلبر داریم
باد بهار مژده دیدار یار داد


موسیقی وبلاگ


عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
جایی برای از تو نوشتن ... - من از آن روز که در بند توام،آزادم

آمار بازدید
بازدید کل :83849
بازدید امروز : 2
 RSS 

   

اول نوشت:(اسفند 86)
سلام
توی خیلی از کوچه پس کوچه های این دنیای مجازی خونه دارم!
اما دوست داشتم یه جایی باشه که فقط و فقط خاطرات سفر عمره‏ام ثبت بشه از روزهای قبل از قرعه کشی تا در نیومدن اسمم وو اتفاقاتی که بعدش باعث شد با دانشگاه خودمون و با  همون جمع به این سفر مشرف بشم و بعد هم حالات قبل و بعد از سفر و لحظاتی که بعد از سفر،‏فقط با اونها آرووم میشم ...

و نتیجه‏اش شد اینجا
جمع کردن خاطرات خیلی هواییم کرد
و لذتی که فقط با بغض همراه بود ....

باشد که دوباره مقرب درگاهش شوم

یا حیّ

دوم نوشت: (فروردین 87)
راهنمای وبلاگ:
1. این پست همیشه اولین پست وبلاگ است.
2. برای سبکتر شدن قالب وبلاگ،‏نوشته ها رو آرشیو کردم.
قرعه کشی:‏همان قرعه کشی معروف است که هر سال در دانشگاه‏ها برگزار میشود و هزاران چشم گریان منتظر نتیجه‏ی آن میمانند!
دل را مجال نیست که از ذوق دم زند: مربوط به وقتی است که معجزه رخ داد!و با کمال ناباوری ...
راهی دیار یار:‏این نوشته ها، مربوط به زمانی میشود که قبل از سفر است از یک سو لذت رفتن از یک سو اضطراب رسیدن و ... انها که رفته‏اند میدانند روزهای شیرینی که دوست داری زودتر بگذرند تا پرواز کنی!
مفلسانیم و هوای دل و دلبر داریم: دلتنگی های یک مسافر که گاهی با یک عذرخواهی شروع میشود گاه با یک بغض گاهی با یک خبر شاد و ... اما همه بهانه‏ای است برای صحبت با یار


نویسنده » م.رهــــــــــــا » ساعت 4:0 صبح روز شنبه 89 تیر 19
نظرات شما ()